معنی فارسی sitten

B1

اصطلاحی محلی که در برخی گویش‌ها به کار می‌رود.

A local term used in certain dialects.

example
معنی(example):

سیتن یک اصطلاح است که در برخی لهجه‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Sitten is a term used in some dialects.

معنی(example):

شاید در گفتگوهای محلی کلمه سیتن را بشنوید.

مثال:

You might hear the word sitten in local conversations.

معنی فارسی کلمه sitten

: معنی sitten به فارسی

اصطلاحی محلی که در برخی گویش‌ها به کار می‌رود.