معنی فارسی sitting target
B2عبارتی که به هدفی اشاره دارد که به وضوح قابل دسترسی و آسیبپذیر است.
A term that refers to a person or object that is an easy target for attack.
- IDIOM
example
معنی(example):
خودروی رها شده هدفی آسان برای خرابکاران بود.
مثال:
The abandoned car was a sitting target for vandals.
معنی(example):
در طول بازی، دفاع ما هدفی آسان برای تیم رقیب بود.
مثال:
During the game, our defense was a sitting target for the opposing team.
معنی فارسی کلمه sitting target
:
عبارتی که به هدفی اشاره دارد که به وضوح قابل دسترسی و آسیبپذیر است.