معنی فارسی sitting tenant
B1مستاجری که در یک ملک مشخص زندگی میکند و قرارداد کرایهاش معتبر است.
A tenant who is currently living in a rental property.
- NOUN
example
معنی(example):
مالک یک مستاجر نشسته در آپارتمان دارد.
مثال:
The landlord has a sitting tenant in the apartment.
معنی(example):
فروش یک ملک با یک مستاجر نشسته دشوار است.
مثال:
It's hard to sell a property with a sitting tenant.
معنی فارسی کلمه sitting tenant
:
مستاجری که در یک ملک مشخص زندگی میکند و قرارداد کرایهاش معتبر است.