معنی فارسی sivan

B2

یک نوع منظر طبیعی که معمولاً به رنگ‌های جالب و پرانرژی در فصل تابستان اشاره دارد.

A natural landscape characterized by vibrant colors, especially during summer.

example
معنی(example):

Sivan به خاطر رنگ‌های زنده‌اش در تابستان شناخته می‌شود.

مثال:

The sivan is known for its vibrant colors in the summer.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان مناظر sivan را نقاشی می‌کنند.

مثال:

Many artists paint scenes of the sivan.

معنی فارسی کلمه sivan

: معنی sivan به فارسی

یک نوع منظر طبیعی که معمولاً به رنگ‌های جالب و پرانرژی در فصل تابستان اشاره دارد.