معنی فارسی siwashed

B1

شستشوی در معنای خاص، معمولاً به شستن لباس‌ها با دقت و به روش خاص اشاره دارد.

To wash something thoroughly, often referring to clothing.

example
معنی(example):

او پیراهنش را قبل از رفتن به مهمانی شست.

مثال:

He siwashed his shirt before going to the party.

معنی(example):

لباس‌های شسته شده خیلی تمیزتر از قبل به نظر می‌رسیدند.

مثال:

The siwashed clothes looked much cleaner than before.

معنی فارسی کلمه siwashed

: معنی siwashed به فارسی

شستشوی در معنای خاص، معمولاً به شستن لباس‌ها با دقت و به روش خاص اشاره دارد.