معنی فارسی sizableness
B1اندازهگیری، به ویژگیهای اندازه و ابعاد اشاره دارد.
The quality or state of being of a certain size.
- NOUN
example
معنی(example):
اندازهگیری اتاق احساس تنگی را ایجاد کرد.
مثال:
The sizableness of the room made it feel cramped.
معنی(example):
سایز اتاق در طراحی فضاهای زندگی ضروری است.
مثال:
Sizableness is essential when designing living spaces.
معنی فارسی کلمه sizableness
:
اندازهگیری، به ویژگیهای اندازه و ابعاد اشاره دارد.