معنی فارسی siziest

B1

بزرگ‌ترین یا نمازی که در بین گزینه‌های دیگر دارد.

The largest or most significant in size among others.

example
معنی(example):

این گران‌ترین لباس است که من تاکنون پوشیده‌ام.

مثال:

This is the sizziest outfit I've ever worn.

معنی(example):

کفش‌های بزرگ او برای مهمانی مناسب هستند.

مثال:

Her sizziest shoes are perfect for the gala.

معنی فارسی کلمه siziest

: معنی siziest به فارسی

بزرگ‌ترین یا نمازی که در بین گزینه‌های دیگر دارد.