معنی فارسی sizings

B1

اندازه‌ها، شاخص‌هایی که نشان‌دهنده ابعاد یا مقدار چیزی هستند.

The different dimensions or measurements used for clothing or other items.

example
معنی(example):

اندازه‌های مختلفی برای این لباس موجود است.

مثال:

There are various sizings available for the dress.

معنی(example):

انتخاب اندازه‌های مناسب می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Choosing the right sizings can be challenging.

معنی فارسی کلمه sizings

: معنی sizings به فارسی

اندازه‌ها، شاخص‌هایی که نشان‌دهنده ابعاد یا مقدار چیزی هستند.