معنی فارسی skal

B1

بررسی و بازبینی کردن چیزی با دقت.

To review or revise something carefully.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند برنامه‌های سفرشان را بررسی کنند.

مثال:

They decided to skal their plans for the trip.

معنی(example):

قبل از ارائه، مطمئن شوید که تمام جزئیات را بررسی کرده‌اید.

مثال:

Make sure to skal all the details before presenting.

معنی فارسی کلمه skal

: معنی skal به فارسی

بررسی و بازبینی کردن چیزی با دقت.