معنی فارسی skald
B1 /skæld/اسکالد، شاعر دورهای در اسکاندیناوی باستان که معمولاً دربارها شعر میسرودند و داستانهای حماسی را روایت میکردند.
A poet from ancient Scandinavia, often involved in storytelling and celebrating heroic deeds.
- noun
noun
معنی(noun):
A Nordic poet of the Viking Age
مثال:
1913, Henry Bedford-Jones, Flamehair the Skald: A Tale of the Days of Hardrede, passim.
example
معنی(example):
یک اسکالد شاعری است از اسکاندیناوی باستان.
مثال:
A skald is a poet from ancient Scandinavia.
معنی(example):
اسکالد اشعاری را برای بزرگداشت پادشاه قرائت کرد.
مثال:
The skald recited verses to honor the king.
معنی فارسی کلمه skald
:
اسکالد، شاعر دورهای در اسکاندیناوی باستان که معمولاً دربارها شعر میسرودند و داستانهای حماسی را روایت میکردند.