معنی فارسی skanking
B1skanking، به معنای رقصیدن به شیوه‌ای متین و پرانرژی که معمولاً با موسیقی رگی همخوانی دارد.
A style of dancing characterized by energetic movements, typically accompanying reggae music.
- verb
verb
معنی(verb):
To dance the skank.
معنی(verb):
To play guitar with a skank rhythm.
معنی(verb):
To be dishonest or unreliable, to defraud or deceive, to steal.
معنی(verb):
To cheat, especially a friend.
مثال:
He short-changed a partner, leaving him feeling skanked.
example
معنی(example):
اسکانک یک روش سرگرم‌کننده برای رقص در جشنواره‌های رگی است.
مثال:
Skanking is a fun way to dance at reggae festivals.
معنی(example):
ما افراد زیادی را دیدیم که به موسیقی شاداب در رویداد رقصیدند.
مثال:
We saw a lot of people skanking to the upbeat music at the event.
معنی فارسی کلمه skanking
:
skanking، به معنای رقصیدن به شیوه‌ای متین و پرانرژی که معمولاً با موسیقی رگی همخوانی دارد.
