معنی فارسی skel
B1اسکلت به ساختار پایهای و اصلی موجودات زنده اشاره دارد.
The framework or structure of something, often referring to a skeleton.
- NOUN
example
معنی(example):
او طراحی اسکلت را در نقاشیاش نشان داد.
مثال:
He showed the skel design in his drawing.
معنی(example):
اسکلت برای درک ساختار ضروری است.
مثال:
The skel is essential for understanding the structure.
معنی فارسی کلمه skel
:
اسکلت به ساختار پایهای و اصلی موجودات زنده اشاره دارد.