معنی فارسی skere
B2نوعی ابزار یا وسیله که برای کمک در فعالیتهای مختلف استفاده میشود.
A type of tool or device used to assist in various activities.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین پیادهروی یک اسکر در دست داشت.
مثال:
He had a skere in his hand while hiking.
معنی(example):
اسکر به او در عبور از مناطق دشوار کمک کرد.
مثال:
The skere helped him navigate through tough terrain.
معنی فارسی کلمه skere
:
نوعی ابزار یا وسیله که برای کمک در فعالیتهای مختلف استفاده میشود.