معنی فارسی skewwhiff
B1به معنای کج یا نامتقارن است و به حالت ناهموار یا نامتناسب چیزی اشاره دارد.
Not straight; askew; in a crooked position.
- ADVERB
example
معنی(example):
تصویر به طور کج روی دیوار آویزان شده بود و آن را نامتعادل جلوه میداد.
مثال:
The picture was hung skewwhiff on the wall, making it look unbalanced.
معنی(example):
او کتاب را کج روی میز گذاشت که مادرش را اذیت کرد.
مثال:
He placed the book skewwhiff on the table, which annoyed his mother.
معنی فارسی کلمه skewwhiff
:
به معنای کج یا نامتقارن است و به حالت ناهموار یا نامتناسب چیزی اشاره دارد.