معنی فارسی skilletfish
B1نوعی ماهی که معمولاً برای پخت و پز استفاده میشود.
A type of fish often prepared in a skillet, known for its culinary appeal.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهیهای سرخکردنی به خاطر طعمشان در این منطقه محبوب هستند.
مثال:
Skilletfish are popular in this region for their taste.
معنی(example):
من آخر هفته گذشته یک ماهی سرخکردنی گرفتم.
مثال:
I caught a skilletfish last weekend.
معنی فارسی کلمه skilletfish
:
نوعی ماهی که معمولاً برای پخت و پز استفاده میشود.