معنی فارسی skime
B1به مرور کردن یا نگاه سریع به یک متن یا مجموعهای از اطلاعات اشاره دارد.
To glance over or look quickly through a text or set of information.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از ناهار به مدارک نگاهی میاندازم.
مثال:
I will skime through the documents after lunch.
معنی(example):
شما باید قبل از شروع به دستورالعملها نگاهی بیندازید.
مثال:
You should skime the instructions before starting.
معنی فارسی کلمه skime
:
به مرور کردن یا نگاه سریع به یک متن یا مجموعهای از اطلاعات اشاره دارد.