معنی فارسی skin and blister
B1عبارتی است که برای نشان دادن عذاب یا درد استفاده میشود.
An idiomatic expression used to indicate discomfort or pain, often in relation to sunburn.
- noun
noun
معنی(noun):
Sister
example
معنی(example):
اگر باران بیفتد، با لباسهای خیس دچار سوختگی و پوستآسیب خواهیم شد.
مثال:
If it rains, we'll skin and blister in wet clothes.
معنی(example):
اگر به نشستن در زیر آفتاب ادامه دهم، دچار سوختگی و تاول میشوم.
مثال:
I will skin and blister if I keep sitting in the sun.
معنی فارسی کلمه skin and blister
:
عبارتی است که برای نشان دادن عذاب یا درد استفاده میشود.