معنی فارسی skin-fold
B2چین پوست، ضخامت پوستی که برای اندازهگیری چربی بدن به کار میرود.
A fold of skin that can be pinched to measure the thickness of fat beneath it.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک چین پوست را برای ارزیابی چربی بدن اندازهگیری کرد.
مثال:
The doctor measured the skin-fold to assess body fat.
معنی(example):
اندازهگیری چین پوست میتواند به پیگیری پیشرفت تناسب اندام کمک کند.
مثال:
Skin-fold measurements can help track fitness progress.
معنی فارسی کلمه skin-fold
:
چین پوست، ضخامت پوستی که برای اندازهگیری چربی بدن به کار میرود.