معنی فارسی skippy

A2

صفت 'skippy' به حالتی از شادی و نشاط در حرکت اشاره دارد.

Characterized by lively and energetic movements.

example
معنی(example):

سگ پرشور با هیجان در اطراف می‌پرید.

مثال:

The skippy dog jumped around with excitement.

معنی(example):

او راه رفتن پرنشاطی داشت که بودن با او را لذت‌بخش می‌کرد.

مثال:

He had a skippy way of walking that made him fun to be around.

معنی فارسی کلمه skippy

: معنی skippy به فارسی

صفت 'skippy' به حالتی از شادی و نشاط در حرکت اشاره دارد.