معنی فارسی skiter
B2وسیلهای یا موجودی که بر روی سطح آب سر میخورد یا حرکت میکند.
An object or creature that glides or moves on the surface of the water.
- NOUN
example
معنی(example):
اسکیترباز بر فراز آب شناور بود و ماهیها را صید میکرد.
مثال:
The skiter hovered above the water, catching fish.
معنی(example):
او یک اسکیترباز را دید که بهراحتی بر روی دریاچه سر میخورد.
مثال:
He saw a skiter glide effortlessly across the lake.
معنی فارسی کلمه skiter
:
وسیلهای یا موجودی که بر روی سطح آب سر میخورد یا حرکت میکند.