معنی فارسی skitteriest
B2توصیفی برای موجوداتی که سریع و چابک هستند و به سادگی میتوانند از خطرات فرار کنند.
Describing creatures that are nimble and quick, making them good at evading threats.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خلقیات خفیترین معمولاً به راحتی از شکارچیان فرار میکنند.
مثال:
The skitteriest creatures often evade predators easily.
معنی(example):
آن خرگوش خفیترین است که تا به حال دیدهام.
مثال:
That was the skitteriest rabbit I have ever seen.
معنی فارسی کلمه skitteriest
:
توصیفی برای موجوداتی که سریع و چابک هستند و به سادگی میتوانند از خطرات فرار کنند.