معنی فارسی skittler
B1فردی که در بازیهایی مانند بولینگ، به دقت میتواند میخها را سقوط دهد.
A player in a sport, often bowling, who is skilled at knocking down targets.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیکن اسکیتر در بازی همه میخها را انداخت.
مثال:
The skittler in the game knocked over all the pins.
معنی(example):
به عنوان یک بازیکن اسکیتر، به خاطر دقتش شناخته میشد.
مثال:
As a skittler, he was known for his accuracy.
معنی فارسی کلمه skittler
:
فردی که در بازیهایی مانند بولینگ، به دقت میتواند میخها را سقوط دهد.