معنی فارسی skunkish
B1به ویژگیها یا رفتارهای مشابه سمورهای بدبو اطلاق میشود.
Characteristic of or resembling a skunk, often referring to sly or stealthy behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار او به نوعی بدبویانه بود، که طفرهای و مخفیانه به نظر میرسید.
مثال:
His behavior was rather skunkish, being evasive and secretive.
معنی(example):
این موجود به طرز بدبویانهای حرکت میکرد و همیشه دور و برش را نگاه میکرد.
مثال:
The creature moved in a skunkish manner, always looking around.
معنی فارسی کلمه skunkish
:
به ویژگیها یا رفتارهای مشابه سمورهای بدبو اطلاق میشود.