معنی فارسی skuse
B1جای خالی دادن، به دیگران اجازه دادن برای گذر کردن.
To allow someone to pass by in a queue.
- VERB
example
معنی(example):
میتوانی به من یک لحظه جای خالی بدهی؟
مثال:
Can you skuse me for a moment?
معنی(example):
او خواست تا در صف فضا بدهد در حالی که نوشیدنی میگرفت.
مثال:
He asked to skuse the line while he got a drink.
معنی فارسی کلمه skuse
:
جای خالی دادن، به دیگران اجازه دادن برای گذر کردن.