معنی فارسی skywatch
B1فعالیتی که در آن افراد برای مشاهده آسمان، ستارهها و پدیدههای نجومی گرد هم میآیند.
An event or activity where people gather to observe celestial objects and phenomena.
- verb
verb
معنی(verb):
To watch the sky for aircraft, satellites or UFOs or for stars, comets etc.
example
معنی(example):
هر هفته، آنها برای تماشای آسمان جمع میشوند تا ستارهها را زیر نظر بگیرند.
مثال:
Every week, they gather for a skywatch to observe the stars.
معنی(example):
رویداد تماشای آسمان پر از علاقهمندان بود که از تلسکوپها استفاده میکردند.
مثال:
The skywatch event was filled with enthusiasts looking through telescopes.
معنی فارسی کلمه skywatch
:
فعالیتی که در آن افراد برای مشاهده آسمان، ستارهها و پدیدههای نجومی گرد هم میآیند.