معنی فارسی slabness

B1

حالت یا کیفیت تخت بودن یا ضخامت، به ویژه در مورد مواد سخت.

The state or quality of being flat and thick, especially in relation to solid materials.

example
معنی(example):

تخت بودن بتن آن را بادوام و قوی کرد.

مثال:

The slabness of the concrete made it durable and strong.

معنی(example):

ما در کلاس به بررسی خصوصیات تخت بودن مواد مختلف پرداختیم.

مثال:

We studied the slabness of different materials in class.

معنی فارسی کلمه slabness

: معنی slabness به فارسی

حالت یا کیفیت تخت بودن یا ضخامت، به ویژه در مورد مواد سخت.