معنی فارسی slackwitted
B1شخصی که دقت یا سرعت عمل پایینی در تفکر دارد.
Lacking quickness of understanding; slow-witted or dull.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخهای بیتوجه او نشان میداد که به حرفها گوش نمیدهد.
مثال:
His slackwitted replies showed he wasn't paying attention.
معنی(example):
پاسخ بیتوجه از طرف تماشاگران نشاندهنده بیعلاقگی آنها بود.
مثال:
The slackwitted response from the audience indicated their disinterest.
معنی فارسی کلمه slackwitted
:
شخصی که دقت یا سرعت عمل پایینی در تفکر دارد.