معنی فارسی slae
B1سلا به یک قطعه زمین اشاره میکند که ممکن است برای کشاورزی یا ساخت و ساز مورد استفاده قرار گیرد.
A piece of land, often used in historical or dialectal contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
به او به عنوان پاداش یک قطعه زمین داده شد.
مثال:
He was given a slae of land as a reward.
معنی(example):
این قطعه زمین به خاطر خاک حاصلخیزش مناسب کشاورزی بود.
مثال:
The slae was well-suited for farming due to its rich soil.
معنی فارسی کلمه slae
:
سلا به یک قطعه زمین اشاره میکند که ممکن است برای کشاورزی یا ساخت و ساز مورد استفاده قرار گیرد.