معنی فارسی slaggings-off

B2

چندین مورد انتقاد یا تضعیف، معمولاً به شکلی غیررسمی.

Instances of criticizing or disparaging someone or something.

example
معنی(example):

انتقادات مداوم او از اعضای تیم خسته‌کننده شد.

مثال:

His constant slaggings-off of the team members became annoying.

معنی(example):

دیگر بس است انتقادات؛ ما باید با هم همکاری کنیم.

مثال:

That’s enough slaggings-offs; we need to work together.

معنی فارسی کلمه slaggings-off

: معنی slaggings-off به فارسی

چندین مورد انتقاد یا تضعیف، معمولاً به شکلی غیررسمی.