معنی فارسی slakable
B1قابل کنترل، نوعی توصیف برای کارهایی که با تلاش مناسب میتوان آنها را به اتمام رساند.
Able to be managed or completed successfully, often with proper planning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کار با مدیریت زمان مناسب قابل کنترل است.
مثال:
The task is slakable with proper time management.
معنی(example):
او متوجه شد که اگر از قبل برنامهریزی کند، تکالیف قابل کنترل هستند.
مثال:
He found the homework to be slakable if he planned ahead.
معنی فارسی کلمه slakable
:
قابل کنترل، نوعی توصیف برای کارهایی که با تلاش مناسب میتوان آنها را به اتمام رساند.