معنی فارسی slangkop
B1شخصی که به استفاده از زبان غیررسمی عادت دارد و اغلب از اصطلاحات غیررسمی استفاده میکند.
A person who habitually uses slang or informal language.
- NOUN
example
معنی(example):
او ممکن است در میان همسالانش به عنوان یک زبان غیررسمی شناخته شود.
مثال:
He might be considered a slangkop among his peers.
معنی(example):
زبان غیررسمی بودن میتواند نشان بدهد که یک نفر چقدر راحت است.
مثال:
Being a slangkop can show how relaxed someone is.
معنی فارسی کلمه slangkop
:
شخصی که به استفاده از زبان غیررسمی عادت دارد و اغلب از اصطلاحات غیررسمی استفاده میکند.