معنی فارسی slantingways
B1به طور مایل یا کج؛ وضعیتی که در آن چیزی به طور عمودی قرار ندارد و به طرفی تمایل دارد.
In a slanted manner; not straight up and down, but inclined.
- ADVERB
example
معنی(example):
درختان به سمت نور خورشید به صورت کج رشد میکردند.
مثال:
The trees were growing slantingways towards the sunlight.
معنی(example):
هنرمند خطوط کج را کشید تا اثر منحصر به فردی ایجاد کند.
مثال:
The artist painted slantingways lines to create a unique effect.
معنی فارسی کلمه slantingways
:
به طور مایل یا کج؛ وضعیتی که در آن چیزی به طور عمودی قرار ندارد و به طرفی تمایل دارد.