معنی فارسی slatified
B1نازکتر شده، به حالتی اشاره دارد که یک شی به خاطر اضافه کردن لایههای نازک تغییر کرده است.
Made thinner by the addition of slats.
- VERB
example
معنی(example):
چوب نازکتر اجازه میدهد نور بیشتری عبور کند.
مثال:
The slatified wood allows more light to pass through.
معنی(example):
آنها نسخه نازکتر را بخاطر زیباییاش ترجیح دادند.
مثال:
They preferred the slatified version for its aesthetic.
معنی فارسی کلمه slatified
:
نازکتر شده، به حالتی اشاره دارد که یک شی به خاطر اضافه کردن لایههای نازک تغییر کرده است.