معنی فارسی slatings
B1نقدها یا ارزیابیهای شدید درباره یک کار یا عملکرد.
Harsh or severe criticisms, often used in the context of an evaluation of a work.
- NOUN
example
معنی(example):
نقدهای انتقادی سخت اما منصفانه بودند.
مثال:
The slatings from the critics were harsh but fair.
معنی(example):
انتقادات او درباره فیلم به دیگران کمک کرد تا تصمیم بگیرند آیا آن را تماشا کنند یا نه.
مثال:
Her slatings of the movie helped others decide whether to watch it.
معنی فارسی کلمه slatings
:
نقدها یا ارزیابیهای شدید درباره یک کار یا عملکرد.