معنی فارسی slaverer

B2

برده‌دار به شخصی اطلاق می‌شود که به تجارت و فروش انسان‌ها به عنوان برده مشغول است.

A person engaged in the slave trade; one who enslaves others.

example
معنی(example):

برده‌دار به خاطر قاچاق انسان‌ها دستگیر شد.

مثال:

The slaverer was arrested for trafficking human beings.

معنی(example):

از نظر تاریخی، برده‌دار در زوایای تاریک جامعه فعالیت می‌کرد.

مثال:

Historically, the slaverer operated in the dark corners of society.

معنی فارسی کلمه slaverer

: معنی slaverer به فارسی

برده‌دار به شخصی اطلاق می‌شود که به تجارت و فروش انسان‌ها به عنوان برده مشغول است.