معنی فارسی slaveys
B1اصطلاح عامیانهای که به بردهها اشاره میکند، و گهگاهی در ادبیات و مکالمات به کار میرود.
A colloquial term historically used to describe enslaved individuals.
- noun
noun
معنی(noun):
A male servant.
معنی(noun):
A maid, maidservant.
example
معنی(example):
بهطور تاریخی، اصطلاح 'اسلویز' بهطور غیررسمی برای اشاره به بردهها استفاده میشد.
مثال:
Historically, the term slaveys was used colloquially to refer to slaves.
معنی(example):
در ادبیات، 'اسلویز' بهمنظور برجسته کردن مسائل عدالت اجتماعی به تصویر کشیده میشوند.
مثال:
In literature, slaveys are depicted to highlight issues of social justice.
معنی فارسی کلمه slaveys
:
اصطلاح عامیانهای که به بردهها اشاره میکند، و گهگاهی در ادبیات و مکالمات به کار میرود.