معنی فارسی slavistic
B2اسلاوی، مربوط به فرهنگ و زبانهای اسلاوی، جمعیتی که از لحاظ زبانی به خانواده زبانهای هند و اروپایی تعلق دارد.
Relating to the Slavs or their languages.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ اسلاوی دارای سنتهای غنی است.
مثال:
Slavistic culture has rich traditions.
معنی(example):
برخی هنرمندان موضوعات اسلاوی را در آثار خود بررسی میکنند.
مثال:
Some artists explore slavistic themes in their work.
معنی فارسی کلمه slavistic
:
اسلاوی، مربوط به فرهنگ و زبانهای اسلاوی، جمعیتی که از لحاظ زبانی به خانواده زبانهای هند و اروپایی تعلق دارد.