معنی فارسی slavonish

B1

اسلاوونی به ویژگی‌ها و سنت‌های مرتبط با فرهنگ‌های اسلاو اشاره دارد.

Having characteristics or attributes associated with Slavic cultures.

example
معنی(example):

جشنواره سنت‌های اسلاوونی را با موسیقی و رقص جشن گرفت.

مثال:

The festival celebrated slavonish traditions with music and dance.

معنی(example):

کار او مضامین اسلاوونی را در هنر معاصر به نمایش گذاشت.

مثال:

Her work showcased slavonish themes in contemporary art.

معنی فارسی کلمه slavonish

: معنی slavonish به فارسی

اسلاوونی به ویژگی‌ها و سنت‌های مرتبط با فرهنگ‌های اسلاو اشاره دارد.