معنی فارسی slayer

B2 /ˈsleɪə/

به معنای کسی که می‌کشد یا نابود می‌کند، به ویژه در استفاده‌های افسانه‌ای یا ادبی.

One who kills or destroys, often used in a heroic or legendary context.

noun
معنی(noun):

A killer; a murderer; someone who slays

example
معنی(example):

او به عنوان قاتل خون‌آشام شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a vampire slayer.

معنی(example):

قاتل هیولا در روستا مورد ستایش قرار گرفت.

مثال:

The slayer of the beast was celebrated in the village.

معنی فارسی کلمه slayer

: معنی slayer به فارسی

به معنای کسی که می‌کشد یا نابود می‌کند، به ویژه در استفاده‌های افسانه‌ای یا ادبی.