معنی فارسی sledge

B1 /slɛdʒ/

سورتمه، وسیله‌ای برای حمل بار که معمولاً روی برف یا یخ کشیده می‌شود.

A type of sled, often used for carrying loads over snow or ice.

noun
معنی(noun):

A heavy, long handled maul or hammer used to drive stakes, wedges, etc.

verb
معنی(verb):

To hit with a sledgehammer.

example
معنی(example):

یک سورتمه توسط حیوانات یا ماشین‌ها کشیده می‌شود.

مثال:

A sledge is pulled by animals or machines.

معنی(example):

آنها از یک سورتمه برای حمل کالاها در سطح یخ استفاده کردند.

مثال:

They used a sledge to transport goods across the ice.

معنی فارسی کلمه sledge

: معنی sledge به فارسی

سورتمه، وسیله‌ای برای حمل بار که معمولاً روی برف یا یخ کشیده می‌شود.