معنی فارسی sleep off

B1

به معنای خوابیدن برای بهبود حالت روحی و جسمی یا بهبود یک وضعیت آزاردهنده.

To recover from something (like a headache) by sleeping.

verb
معنی(verb):

To get rid of (a pain, illness, condition) by sleeping.

example
معنی(example):

من تصمیم گرفتم سردردم را خواب کنم.

مثال:

I decided to sleep off my headache.

معنی(example):

شما می‌توانید خستگی‌تان را بعد از یک روز طولانی بخوابید.

مثال:

You can sleep off your fatigue after a long day.

معنی فارسی کلمه sleep off

: معنی sleep off به فارسی

به معنای خوابیدن برای بهبود حالت روحی و جسمی یا بهبود یک وضعیت آزاردهنده.