معنی فارسی sleepinducing

B1

هر چیزی که باعث خواب آلودگی یا تسهیل خواب شود.

Anything that promotes sleep or causes drowsiness.

example
معنی(example):

اثرهای خواب‌آور شیر گرم به من کمک کرد تا خیلی سریع بخوابم.

مثال:

The sleepinducing effects of the warm milk helped me fall asleep quickly.

معنی(example):

گوش دادن به موسیقی آرام می‌تواند برای بسیاری از افراد خواب‌آور باشد.

مثال:

Listening to calm music can be sleepinducing for many people.

معنی فارسی کلمه sleepinducing

: معنی sleepinducing به فارسی

هر چیزی که باعث خواب آلودگی یا تسهیل خواب شود.