معنی فارسی sleepy-head
B1خوابآلود، به فردی اطلاق میشود که زیاد خوابش میبرد یا تمایل به خواب دارد.
A lighthearted term for someone who is sleepy or enjoys sleeping.
- NOUN
example
معنی(example):
برادر کوچک من خوابآلود است که عاشق چرت زدن است.
مثال:
My little brother is a sleepy-head who loves to nap.
معنی(example):
بعد از فیلم طولانی، ما همه احساس خوابآلودگی کردیم.
مثال:
After the long movie, we all felt like sleepy-heads.
معنی فارسی کلمه sleepy-head
:
خوابآلود، به فردی اطلاق میشود که زیاد خوابش میبرد یا تمایل به خواب دارد.