معنی فارسی sleeveless
A2لباسی که آستین ندارد و معمولاً برای فصول گرم طراحی شده است.
A garment that has no sleeves, often worn in warm weather.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of a garment, having no sleeves.
معنی(adjective):
Wanting a cover, pretext, or palliation; unreasonable; profitless; useless.
مثال:
The vexation of a sleeveless errand. — Bishop Warburton.
example
معنی(example):
او یک لباس بدون آستین به مهمانی تابستانی پوشید.
مثال:
She wore a sleeveless dress to the summer party.
معنی(example):
تاپ بدون آستین برای آب و هوای گرم عالی است.
مثال:
The sleeveless top is perfect for hot weather.
معنی فارسی کلمه sleeveless
:
لباسی که آستین ندارد و معمولاً برای فصول گرم طراحی شده است.
