معنی فارسی sliped

A2

لغزیدن به معنای از دست دادن تعادل و سقوط کردن به سمت زمین.

To lose one's footing and fall over, especially on a slippery surface.

example
معنی(example):

من روی یخ خوابیدم و زمین افتادم.

مثال:

I slipped on the ice and fell down.

معنی(example):

او تقریباً در حین راه رفتن روی زمین مرطوب لغزید.

مثال:

She almost slipped while walking on the wet floor.

معنی فارسی کلمه sliped

: معنی sliped به فارسی

لغزیدن به معنای از دست دادن تعادل و سقوط کردن به سمت زمین.