معنی فارسی slipout

B1

خروج غیرمجاز یا پنهانی از جایی، معمولاً بدون جلب توجه.

To leave or escape discreetly or quietly.

example
معنی(example):

من سعی کردم بدون اینکه کسی متوجه شود از جلسه خارج شوم.

مثال:

I tried to slip out of the meeting without anyone noticing.

معنی(example):

او موفق شد درست قبل از شام خارج شود.

مثال:

He managed to slip out right before dinner.

معنی فارسی کلمه slipout

: معنی slipout به فارسی

خروج غیرمجاز یا پنهانی از جایی، معمولاً بدون جلب توجه.