معنی فارسی slipshod

B2 /ˈslɪp.ʃɑd/

سرسری، بی‌دقت و با کیفیت ضعیف؛ به ترجمه کارهایی که به صورت ناقص و یا نامرتب انجام می‌شود.

Done in a careless or sloppy manner; lacking in diligence or care.

adjective
معنی(adjective):

Done poorly or too quickly; slapdash.

معنی(adjective):

Wearing slippers or similarly open shoes.

example
معنی(example):

او کار سرسری‌ای روی پروژه انجام داد.

مثال:

He did a slipshod job on the project.

معنی(example):

شیوه بی‌دقت کار قابل مشاهده بود.

مثال:

The slipshod manner of the work was evident.

معنی فارسی کلمه slipshod

: معنی slipshod به فارسی

سرسری، بی‌دقت و با کیفیت ضعیف؛ به ترجمه کارهایی که به صورت ناقص و یا نامرتب انجام می‌شود.