معنی فارسی slooshed

B1

سلوشید شدن به حالت مستی یا ناهنجاری ناشی از مصرف زیاد الکل اشاره دارد.

A colloquial term meaning to be intoxicated or inebriated.

verb
معنی(verb):

(of water) To flow with a rush.

معنی(verb):

To rinse or wash with a flow of water.

example
معنی(example):

او بعد از مهمانی دیشب کاملاً سلوش شده بود.

مثال:

He felt completely slooshed after the party last night.

معنی(example):

بعد از نوشیدن سه کوکتل، او مطمئناً سلوش شده بود.

مثال:

After drinking three cocktails, she was surely slooshed.

معنی فارسی کلمه slooshed

: معنی slooshed به فارسی

سلوشید شدن به حالت مستی یا ناهنجاری ناشی از مصرف زیاد الکل اشاره دارد.