معنی فارسی sloot

B1

وسیله‌ای برای تخلیه مایعات از غذاها، معمولاً با سوراخ‌هایی در آن.

A kitchen tool used for draining liquids from food, typically with holes.

noun
معنی(noun):

A ditch.

معنی(noun):

An irrigation channel.

example
معنی(example):

او یک قاشق روزنه‌دار پیدا کرد که گاهی به آن سلوط می‌گویند.

مثال:

He found a slotted spoon, sometimes called a sloot.

معنی(example):

سلوط برای تخلیه مایعات مفید است.

مثال:

The sloot is useful for draining liquids.

معنی فارسی کلمه sloot

: معنی sloot به فارسی

وسیله‌ای برای تخلیه مایعات از غذاها، معمولاً با سوراخ‌هایی در آن.