معنی فارسی slope-

B1

شیب، تمایل یا زاویه سطحی که شیب دارد. معمولاً در زمین‌شناسی یا مهندسی استفاده می‌شود.

The inclination or angle of a surface or line.

example
معنی(example):

شیب تپه بالا رفتن را سخت می‌کند.

مثال:

The slope of the hill makes it hard to climb.

معنی(example):

سقف شیب تند دارد تا به تخلیه آب کمک کند.

مثال:

The roof has a steep slope to help with water drainage.

معنی فارسی کلمه slope-

: معنی slope- به فارسی

شیب، تمایل یا زاویه سطحی که شیب دارد. معمولاً در زمین‌شناسی یا مهندسی استفاده می‌شود.